ژنی که سهم بسزایی در سرطان مغز دارد
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۲۸۸۲۹۵
محقق این مطالعه ، کاریسا شرک با ارائه نتایج از بزرگترین گروه بیماران گلیوما تا به امروز، در سی و چهارمین سمپوزیوم EORTC-NCI-AACR در مورد اهداف مولکولی و درمان سرطان در بارسلون، اسپانیا، میگوید: اگرچه تغییرات متفاوت در ژن BRAF، میتواند منجر به ایجاد سرطان شود. توسعه گلیوم، که در کودکان اتفاق میافتد به خوبی درک شد، این مورد برای بزرگسالان صادق نبود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
محقق این تیم ، استادیار عصبشناسی در دانشکده پزشکی دانشگاه جان هاپکینز، بالتیمور، آمریکا میگوید: تحقیقات او بر توسعه درمان هدفمند برای گلیومای جهش یافته BRAF متمرکز است.
هنگامی که او شروع به طراحی اولین کارآزمایی بالینی خود کرد، متوجه گستردگی جهشهای BRAF در بزرگسالان مبتلا به سرطان مغز شد و نحوه پاسخ آنها به شیمی درمانی سنتی به خوبی درک نشده بود.
گروهی از بیمارانش که بیشترین دانش را دارد، به او اجازه میدهد تا پاسخ به این سؤالات را آغاز کند و کارآزماییهای بالینی با اطلاعات بهتری را برای این بیماران طراحی کند.
تغییرات BRAF برای شناسایی تومورهای مغزی، مهم هستند، زیرا میتوانند درمان را تعیین کنند.با این حال، مشخص نیست که چه نوع تغییرات BRAF در بزرگسالان مبتلا به گلیوم رخ میدهد و اینکه آیا تغییرات خاص BRAF با سایر تغییرات ژنی مرتبط است.
اصطلاح "گلیوم" چندین نوع تومور را در بر میگیرد که از سلولهای گلیال در مغز منشا میگیرند.گلیوبلاستوما، شایعترین نوع در بزرگسالان و کودکان است که در ۳.۲۳ نفر در هر ۱۰۰۰۰۰ نفر از جمعیت رخ میدهد و تنها ۷ ٪ از بیماران گلیوبلاستوما تا پنج سال پس از تشخیص زنده میمانند.
درمانهای جدید و بهتر بهسرعت مورد نیاز است. البته داروهایی ساخته شدهاند که جهشهای خاص BRAF را هدف قرار میدهند، مانند دابرافنیب و ترامتینیب تا جهش BRAFv۶۰۰E را مهار کنند.
دانستن اینکه کدام جهش یا ترکیبی از تغییرات ژنتیکی باعث ایجاد سرطان در بیمار میشود، برای انتخاب بهترین درمانی که به احتمال زیاد طول عمر را افزایش میدهد، بسیار مهم است.
محققان دادههایی را از مرکز سرطان دانا-فاربر/هاروارد، بیمارستان جانز هاپکینز، پروژه تبادل اطلاعات نئوپلازی شواهد ژنومیکس (GENIE) و اطلس ژنوم سرطان (TCGA) روی تقریباً ۳۰۰ بیمار گلیوما جمعآوری کردند که ۲۰۶ نفر از آنها بزرگسال بودند..
آنها اطلاعات بالینی، از جمله درمانهایی که بیماران دریافت کردهاند و مدت عمرشان، ساختار و ترکیب مولکولی بافتهای تومور، از جمله تغییرات ژنتیکی را بررسی کردند.
سپس تومورها را به سه گروه، بر اساس اینکه چگونه تغییر BRAF یک مسیر سیگنالینگ به نام ERK (کیناز تنظیمشده با سیگنال خارج سلولی) را فعال میکند که به سرطان کمک میکند، تقسیم کردند:
کلاس I (جهشهایی مانند BRAFv۶۰۰E، که در آن BRAF قادر به فعال کردن ERK و به خودی خود است)، کلاس II (جهشهایی که در آن BRAF باید با یک مولکول BRAF دیگر جفت شود تا ERK را در فرآیندی به نام دیمریزاسیون فعال کند)، کلاس III (جهشهایی که سیگنال دهی ERK را از طریق ژن RAS و سایر مولکولهای سیگنال دهنده تقویت میکند) و همچنین ژن بازآراییها، تقویتها و سایر تغییرات که طبقه بندی نشده است.
محققان میگویند: گلیوماهای تغییر یافته توسط BRAF در بزرگسالان و کودکان ویژگیهای متفاوتی دارند.
تغییرات کلاس I BRAFv۶۰۰E در بزرگسالان بیشتر و همجوشیهای BRAF در گلیوما دوران کودکی بالاتر بود.
همجوشی زمانی اتفاق میافتد که بخشی از ژن BRAF اشتباها به ژن دیگری متصل شود یا به ژن دیگری "جوش" پیدا کند و باعث سرطان شود.
تغییرات BRAFv۶۰۰E با بهبود بقای کلی در بزرگسالان مبتلا به گلیوم همراه بود، اما برای تهاجمیترین نوع گلیوم - گلیوبلاستوما - این بهبود ناپدید شد و افزایش سن با بقای بدتر در این بیماران همراه بود.
محققان همچنین دریافتند که BRAFv۶۰۰E به درمان هدفمند در بیماران بزرگسال حساسیت نشان میدهد. آنها میدانستند که گلیوما با BRAFv۶۰۰Ealterations میتواند به درمان با مهارکنندههای BRAF و MEK حساس باشد.
این مطالعه نشان داد بیمارانی که این درمانها را دریافت کردهاند نسبت به افرادی که دارای همان تغییر BRAF و درجه تومور بودند، بیشتر عمر کردند.
همچنین نشان دادند که تغییرات دیگری در BRAF بیماران مبتلا به گلیوم وجود دارد که ممکن است با استفاده از مهارکنندههای MEK یا مهارکنندههای BRAF مختل کننده دیمرسازی قابل هدف باشند.
آنها امیدوارند این مطالعه محققان را تشویق کند تا گلیوما را با این جهشها در کارآزماییهای بالینی ارزیابی داروهای جدید مهارکننده BRAF وارد کنند.
درمانهای هدفمند رشد گلیوم را در شش بیمار از ۱۳ بیمار بزرگسالی که با آنها درمان شده بودند متوقف کرد یا کوچک کرد.
شش بیمار زانتوآستروسیتومای پلئومورفیک، چهار بیمار گلیوبلاستوما مولتی فرم، دو بیمار آستروسیتوم پیلوسیتیک و یک نفر دارای نوع دیگری از آستروسیتوم بودند.
میانگین زمان (متوسط) قبل از پیشرفت سرطان پنج ماه و زمان بقای کلی نزدیک به ۱۴ سال و در بیماران مبتلا به گلیوبلاستوما چهار سال و نیم بود.
یافتهها نشان میدهد، ویژگیهای بیولوژیکی متمایزی وجود دارد که ممکن است بر نتایج بالینی تأثیر بگذارد و برای درک تأثیر آنها باید بیشتر مورد مطالعه قرار گیرد.
پروفسور روث پلامر، از دانشگاه نیوکاسل، بریتانیا گفت: این نتایج نشان میدهد که چگونه گلیومها میتوانند در بزرگسالان و کودکان رفتار متفاوتی داشته باشند و بررسی کنند، چگونه به درمانهای هدفمند پاسخ میدهند.
این مطالعه آنچه را در مورد گلیوما در بزرگسالان میدانیم ارتقا میدهد، تا درمانهای بهتری را با سرطان بسته به تغییرات خاص در ژن BRAF تطبیق دهیم.
همچنین ما را قادر میسازد تا درمانهای جدید و بهتری را برای هدف قرار دادن انواع مختلف ژنتیکی توسعه دهیم.
گلیوما میتواند یک بیماری دشوار برای درمان موفقیتآمیز باشد و ما نیاز فوری به یافتن داروهای جدیدی داریم که به ما در بهبود نتایج کمک کنند.
منبع: سایت مدیکال اکسپرس
باشگاه خبرنگاران جوان علمی پزشکی کلينيکمنبع: باشگاه خبرنگاران
کلیدواژه: سرطان مغز ژن BRAF درمان ها جهش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۲۸۸۲۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«استاد غلامیان» در تربیت گوهرتراشان نقش بسزایی داشته است
به گزارش قدس خراسان، یکی از دلایلی که موجب شد مشهد به عنوان شهر جهانی گوهرسنگ از سوی سازمان بینالمللی یونسکو انتخاب شود، رونق بازار خرید و فروش سنگهای تراشخورده عقیق و فیروزه در مشهد به ویژه بازار رضا(ع) بود که سالهاست به دست استادکاران گمنام این عرصه رقم میخورد؛ استادانی که تخصص، نامآوری و آموزششان در تراش گوهرسنگها خبر از میراثی غنی برای شهر مشهد میداد و بیآنکه خودشان بدانند، آغازگر مسیری بودند که نتیجه آن مطرح شدن نام مشهد در دنیا برای نخستین بار در زمینه گوهرسنگها بود.
متأسفانه مشهدیهای هنردوست و فعالان عرصه تراش گوهرسنگ، ۹اردیبهشت در گمنامی تمام یکی از استادان مطرح خود یعنی «استاد غلامرضا غلامیان» را برای همیشه از دست دادند.
مرحوم غلامیان که از هشت سالگی به واسطه پرکردن یک فراغت تابستانه همراه برادرش از یک کارگاه تراش سنگ در محلهشان سردرآورد، با عشق و علاقه به مسیرش ادامه داد تا جایی که توانست تکتک اعضای خانوادهاش را با تراش گوهرسنگها عجین کند و هنرش را به ۶ برادر دیگرش و بعدها به همسر، فرزندان و شاگردانش هم سرایت دهد.
او از معدود استادان دغدغهمندی بود که در کنار آموزش سبک خود به شاگردانش، به روایتهای مشتریان خارجیاش از تراش سنگها در کشورهای دیگر توجه کرد و همین امر سبب شد برای دریافت تخصص بیشتر در مهارت خود، راهی کشورهایی نظیر هندوستان شود و نامی ماندگار از خود به جای بگذارد.
فقدان استاد ارزشمند مشهدی را میتوان به خوبی در گفتههای مدیر کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان رضوی احساس کرد که خبر فوت را به رسانهها اینگونه داده است: «این هنرمند پیشکسوت تراش سنگهای قیمتی، نقش فراوانی در آموزش و تربیت هنرمندان این رشته در سطح خراسان رضوی داشت و در انتقال دانش حرفهای تراش گوهرسنگها به خصوص در آموزشهای مرتبط با مدارس و زندانها بسیار تأثیرگذار بود. به طور یقین ضایعه فقدان استادی همچون غلامرضا غلامیان، تأثیر قابل توجهی بر روند آموزش حرفهای این رشته خواهد گذاشت».
سیدجواد موسوی در گفتوگو با قدس خراسان درباره این استاد برجسته تراش عقیق استان عنوان میکند: استاد غلامیان یکی از پیشکسوتان گوهرتراشی بود که در تربیت گوهرتراشان نقش بسزایی داشته است. آموزشهای استاد به گونهای بود که طی چند ماه آموزش، این افراد مهارتی را کسب میکردند که اشتغال آنها را تضمین میکرد.
وی ادامه میدهد: او به معنای واقعی یک معلم بود چرا که سعی و تلاشش فراتر از وظیفه بود. او با جان و دل، دانشآموزان و شاگردانش را با تواضع آموزش میداد و با وجود اینکه از ایثارگران دفاع مقدس بود؛ اما هیچ وقت از امتیاز ایثارگری استفاده نکرد و همیشه آموزش دادن به جای کسب درآمد، اولویت او بود.
مسئول دبیرخانه مشهد؛ شهر جهانی گوهرسنگها نیز میگوید: متأسفانه چند روزی است عزادار از دست دادن یکی از استادان برجسته تراش عقیق هستیم؛ استادی که شاگردان بسیاری را به ویژه به تراش عقیق علاقهمند کرد و سبب شد تراش این سنگ رونق خوبی بگیرد.
ملیحه سلطانی به نحوه آشنایی با استاد غلامیان اشاره میکند و ادامه میدهد: زمانی که مشهد شهر جهانی گوهرسنگها شد، یکی از زیرساختها، زیرساخت فرهنگی و آموزش و ترویج تراش گوهرسنگها بود و همین امر مقدمه آشنایی ما با استاد غلامیان شد. به دنبال شناسایی اساتیدی بودیم که بتوانند در زمینه آموزش به ما کمک کنند و موجب تحول شوند. در یکی از بازدیدهای میدانی با استاد آشنا شدیم که با خانواده خود و چند شاگرد در یک کارگاه بدون امکانات خاص کار میکردند.
او استاد را فردی دغدغهمند میداند و میگوید: در همین بازدید و در سال ۹۶ استاد دغدغههایش را درباره تراش گوهرسنگها به ویژه عقیق مطرح و تأکید کرد اگر به این عرصه توجه نشود، مخاطرات جدی این هنر را تهدید میکند. در ادامه به دلیل تخصص و تبحر او را در هنرستان پیامبر اعظم(ص) برای آموزش به دانشآموزان جذب کردیم و استاد پذیرفتند استاد دانشآموزان ما باشند.
سلطانی به نقش استاد غلامیان در ماندگاری دانشآموزان هنرستان در رشته تراش سنگهای قیمتی اشاره و عنوان میکند: تا پیش از آمدن استاد به هنرستان، دانشآموزان به این رشته جذب نمیشدند و در نهایت اگر جذب میشدند، ماندگاری نداشتند و همیشه ما مورد نقد بودیم که این چه رشتهای است. اگر در یک کلاس ۳۰نفر ثبتنام میکردند، در نهایت تعداد معدودی میماندند. با آمدن استاد غلامیان و عشقی که به آموزش داشتند و فضای صمیمی که شکل گرفت، این رشته متحول شد و براساس آمار تعداد دانشآموزان این رشته افزایش یافت و شاگردان این استاد به صورت ۱۰۰درصد جذب بازار کار شدند.
مسئول دبیرخانه مشهد؛ شهر جهانی گوهرسنگها ادامه میدهد: دانشآموزان هنرستان شهید چراغچی هم پس از هنرستان پیامبراعظم(ص) از وجود استاد بهره بردند که بدون هیچ چشمداشتی اثرات آموزش خود را در این هنرستان هم داشتند. کار استاد و تأثیر تربیتی او در کانون اصلاح و تربیت، بخش تراش گوهرها کاملاً مشهود بود و باید گفت در حال حاضر ما به صورت واقعی عزادار هستیم و به این فکر میکنیم چه کسی جایگزین استاد شودکه هم آموزش بینقصی داشته باشد و هم با عشق و علاقه خود بتواند در شخصیت آنها تأثیر بگذارد.
رئیس اداره آموزشهای فنی و حرفهای و کارودانش آموزش و پرورش خراسان رضوی از دیگر کسانی است که به نقش اساسی استاد غلامیان در آموزش دانشآموزان تأکید میکند و میگوید: یکی از دلایلی که مشهد به عنوان شهر جهانی گوهرسنگها از سوی ارزیابان بینالمللی تأیید شد، وجود رشتههای مربوط به گوهرسنگها بود. در آموزش و پرورش نیروی رسمی برای رشته تراش سنگ نداشتیم و مجبور بودیم از طریق میراث فرهنگی و صنایع دستی برای تأمین معلم اقدام کنیم. فرایند آموزش، مطلوب ما نبود تا زمانی که استاد غلامیان وارد این عرصه شد و با وجود تخصص استاد، این رشته که مورد نیاز شهر مشهد است، جان گرفت.
حسین حسینپور اضافه میکند: از نظر اخلاقی، تربیتی، آموزشی، انضباطی، اخلاق حرفهای و کار در بازار، استاد الگوی دانشآموزان بودند و شاگردان او بیکار نیستند و این رشته را مدیون استاد غلامیان هستیم. با رفتن او ضربه بزرگی به رشته آموزش تراش سنگ وارد شد.
مریم محمدزاده از شاگردان استاد غلامیان درباره تخصص استاد در زمینه تراش گوهرسنگها میگوید: حدود ۱۰ سال هم شاگرد استاد و هم همکار او بودم. در زمینه تراش سنگها استادان بسیاری هستند که بسته به تخصص و امکانات کارگاه خود، یک نوع سنگ را تراش میدهند؛ اما تفاوت استاد غلامیان با بقیه استادان عرصه تراش گوهرسنگها این بود که هر سنگی را با تبحر و سبک متفاوت خود میتراشید و ارزش آن را چندین برابر میکرد.
به گفته سایر شاگردان استاد، آموزش و یاد دادن از رویههای استاد غلامرضا غلامیان بود. در حالی که او میتوانست به دلیل سبکی که در تراش گوهرسنگها داشت، درآمد چندبرابری داشته باشد؛ اما خود را وقف آموزش شاگردانی کرد که حالا هریک یا نانآور خانوادهای هستند یا میتوانند از این راه برای خود کسب درآمد کنند. مرور زندگی این استاد اخلاق، این شعر نظیری نیشابوری را به ذهن میآورد: «درس معلم ار بود زمزمه محبتی... جمعه به مکتب آورد طفل گریز پای را»
خبرنگار: طاهره فجر داودلی
طاهره فجرداودلی